شهادت امام جعفر صادق علیهالسلام
شاعر : احسان محسنی فرد
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : فاعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعر : چهارپاره
اشک غربت به چشم های فلک رخـت مــاتـم بـه قــامت دنـیـا
بـوی شـهــر مـدیـنـه پـیـچـیــده بین هر کـوچه از بهشت خـدا
*******
بــوی غـربت هـمـیـشـه می آیـد از سر قـبـر بی چـراغ کـسـی
دل تـنـگ مـدیـنــه مـی ســوزد از تب شـعـلـه های داغ کـسی
*******
جــان عـالـم فـدای قـبــری کـه غیر خورشید سایه بانش نیست
نه ضریـحی نه سـقـف آیـنـه ای بر سرش غـیر آسمانش نیست
*******
دل من بـاز روضـه می خـوانـد روضـۀ غــربـت شـقــایـق را
روضۀ حـرمت و شکـسـتن آن روضۀ گـریه هـای صـادق را
*******
روضه ای را که باز می خواهند پـرِ پــروانــه را بـسـوزانـنــد
اصـلا انـگـار عـادت آنهـاسـت نیـمـه شب خانه را بـسـوزانند
*******
نه عـبـایی به روی دوشت بود پا بـرهـنـه ز خـانـه ات بُـردند
ای محاسن سفـیـد شهر رسـول خون دل اهل خانه ات خوردند
*******
ارث آن مــادری که در کوچه صورتش در هجوم سیلی بود
بعد از آن ضربه سخت وا میشد پلک هایی که شد سیاه و کبود
*******
ولــی آقــا خــیــالـتــان راحـت بین آن کـوچه ظـلم بـاطل شد
مـعـجـر مــادر زمـیـن خـورده بین صورت و دست حائل شد
*******
گرچه بـردند وحـشـیـانه تـو را تـازیـانـه نـخـورد هـمـسـر تو
خـانه ات را اگر چه سـوزانـدند زخـم خـاری نـدیـد دخـتـر تو
|